نگرش های شما در موفقیت شما سهیم هستند. یک مطالعه ی مربوط به دانشگاه هاروارد به این نتیجه رسیده است که وقتی یک شخص شغلی پیدا می کند 85 درصد به علت نگرش او وتنها 15 در صد از مواقع به علت هوش و مقدار حقایق و اطلاعا تی که دارد مربوط است. پایه های موفقیت ،صرف نظر از قلمرو ی انتخابی آن،((نگرش ))است.
اگر نگرش یک عامل مهم در موفقیت است پس نباید نگرش خودتان را به زندگی بررسی کنید و ببینید چه میزان نگرش شما روی اهداف تان تاثیر می گذارد. با یک داستان میزان تاثیر نگرش را در موفقیت بیان می کنم؛
لایه های الماس:
کشاورزی در آفریقا زندگی می کرد که خوشحال ، قانع و راضی بود .او خوشحال بود به این علت که راضی بود و راضی بود به این دلیل که خوشحال بود. روزی مرد با هوشی پیش او آمد و برای او در مورد شکوه و جلال الماس و قدرتی که در آن نهفته است صحبت کرد.مرد با هوش گفت:اگر شما مقداری الماس به اندازه ی یک بند انگشت داشته باشید احتمالاٌٌ می توانید این شهر را بخرید. اگر یک مشت الماس داشته باشید می توانید کشورتان را صاحب شوید و سپس دور شد آن شب مرد کشاورز نتوانست بخوابد . او خوشحال نبود چون راضی و قانع نبود و راضی نبود چون خوشحال نبود . چند روز بعد مزرعه اش را فروخت و خانواده اش را برداشت و به جست و جوی الماس رفت. او همه ی آفریقا را جست و جو کرد و به الماس دست نیافت.وقتی که به اسپانیا رسید او از نظر هیجانی ،جسمانی و مالی ضربه خورده بود و به اندازه ای درمانده شده بود که خودش را به رودخانه بارسلونا انداخت و اقدام به خودکشی کرد. شخصی که مزر عه ی او را خریده بود درختان خرما را به وسیله ی رودخانه ای که از داخل مزرعه می گذشت آبیاری می کرد. در طول رود خانه ،اشعه های خورشید به یک سنگ بر می خورد و شبیه رنگین کمان تلالو می کرد. او با خود اندیشید که شاید آن سنگ بر روی طاقچه به عنوان یک دکور خوب باشد. بعد ظهر همان مرد با هوش به سراغ او آمد و سنگ براق را دید. پرسید:آیا کشاورز بر گشته است؟ صاحب جدید مزرعه گفت:نه چرا داین سوال را می پرسی؟ مرد با هوش گفت:نه ،آن تکه سنگ الماس است. من آن را موقعی که دیدم شناختم .مرد گفت : نه، آن تکه سنگی است که من از رودخانه برداشته ام ، بیا نشانت بدهم. آن جا از این سنگ ها خیلی زیاد است . آنها رفتند و تعدادی از آن ها را برداشتند و برای تجزیه ی شیمیایی فرستادند. تعجب نکنید که همه ی آن ها ، الماس بودند. آن ها در یافتند که مزرعه در واقع بر روی لایه های الماس پوشانده شده است.
نکته ی اخلاقی این داستان چیست؟
پنج نکته ی اخلاقی در این داستان وجود دارد:
1- وقتی نگرش ما درست باشد در خواهیم یافت که بر روی لایه ای از الماس راه می رویم.
2- چمن های مزرعه ی همسایه همیشه سبزتر به نظر می آیند.
3- همسایه ی کناری ما نیز وقتی مزرعه ی ما را نگاه می کند آن را سبز ترمی بیند و چه بسا دوست دارد که مزرعه اش را با من عوض کند.
4- وقتی افراد نمی دانند که فرصت ها را چطور تشخیص دهند وقتی فرصت ها درٍخانه ی انها را می زنند از سر و صدای در شکایت می کنند.
5- همان فرصت هرگز در نخواهد زد.فرصت های بعد ممکن است بهتر یا بدتر باشند،اما هرگز همان فرصت نخواهد بود.
ادامه دارد……..
آخرین نظرات